Monday, April 1, 2013

شریعت ، اصالت هدایتگرانه ندارد - 2

یکی دیگر از دلایلی که ثابت می کند شریعت به تنهایی اصالت هدایتگرانه ندارد و بدون تلفیق با طریقت ره به جایی جز ناکجا آباد نمی برد این است که شریعت که مشتمل بر آدابی قالبی است از جنس ظاهر و ظواهر است.
قرآن توجه صرف به ظواهر و عدم اعتنا به باطن را مایه غفلت می داند و به شماتت اکثریت مردم که از جمله ظاهرگرایان هستند می پردازد :
«و لکنّ اکثر الناس لا یعلمون*یعلمون ظاهرا من الحیوة الدنیا و هم عن الآخرة هم غافلون»(1) ، «و اما بیشتر مردمان نمی دانند*تنها ظاهری از زندگی دنیوی را می دانند و از آخرت غافل هستند»
با توجه به آنکه شریعت عبارت از اعمالی قالبی است و به باطن و قلب ربطی ندارد و از جنس اعمال ظاهری و از جمله ظواهر محسوب می شود ، این شماتت و انتقاد الهی شامل اهل شریعت نیز می شود و خدای تعالی آنان را اهل غفلت و عدم توجه به باطن می داند.چون طریقت سیر در باطن عالم و سیر در عوالم بالاتر از عالم دنیا است و در حقیقت ، سیر در مراتب صعودی آخرت است بنابراین انتقاد خدای تعالی از ظاهرگرایان و اینکه آنان را غافل از آخرت می داند در حقیقت می توان گفت که این انتقاد از آن جهت شامل حال آنان شده است که آنان اهل طریقت و سیر در عوالم صعودی آخرت نیستند.در واقع ، این انتقاد از اهل شریعت که از جمله ظاهرگرایان در حوزه دین هستند نشان دهنده این است که از دیدگاه خدای تعالی و در جهان بینی قرآنی ، شریعت اصالت هدایتگرانه ندارد.
قرآن در جای دیگری «ایمان و نور و باطن و رحمت» را هم ردیف بر می شمارد و از یک خانواده و جدایی ناپذیر می داند.به عبارت دیگر ، مومن را کسی بر می شمارد که در زندگی دنیوی خویش اهل باطن بوده و کارش کسب نور بوده است ، ناگزیر در دنیا و آخرت در زمره اهل رحمت قرار گرفته است.از طرف دیگر ، «نفاق و ظلمت و ظاهر و عذاب» را مترادف با هم آورده است و نشان داده است که این ها نیز از یک جنس و یک خانواده هستند.یعنی قرآن کسانی را که با تلفیق شریعت و طریقت به باطن توجه داشته و به باطن عالم راه یافته اند و به شهود نور که شهود حضرت الله است بار یافته اند مومن دانسته و اهل رحمت می داند و کسانی را که در پوسته ظاهری دین گیر کرده و به شریعت بسنده کرده و به طریقت بی اعتنا هستند منافق و ظلمت نشین و لایق عذاب می داند.زیرا از ایمان دم می زنند در حالی که در جهان بینی قرآنی ایمان عبارت از شهود نور و شهود حضرت الله است و اینان از شهود بی بهره اند پس ناگزیر نفاق در دل های آنان جای دارد که بدون شهود سرچشمه ایمان که حضرت الله است از ایمان دم می زنند و این مواردی که آیه شریفه مطرح می کند در مجموع ثابت می کند که شریعت به تنهایی اصالت هدایتگرانه ندارد :
«یوم یقول المنافقون و المنافقات للّذین آمنوا انظرونا نقتبس من نورکم قیل ارجعوا ورآءکم فالتمسوا نورا فضرب بینهم بسور له باب باطنه فیه الرحمة و ظاهره من قبله العذاب»(2) ، «روزی که مردان و زنان منافق به مومنان می گویند به ما نگاه کنید تا از نورتان فروغی بر گیریم.صدایی به آنان می گوید : به دنیا برگردید و نور طلب کنید.پس دیواری میان آنان زده می شود که دری دارد.در باطن و درون آن درب رحمت است و بر ظاهر و بیرونش از هر طرف عذاب است .»این آیه شریفه به ما می فرماید یکی از راه های کسب نور ، رخ در رخ اهل نور نهادن و توجه به سیمای نورانی ایشان است.این از طرفی پاسخی محکم به کسانی است که توجه صوفیان به سیمای مشایخ خود را شرک می دانند.زیرا قرآن توجه به سیمای اهل نور را مایه کسب نور بر می شمارد.و از طرف دیگر ، طریقت را که عبارت از باطن گرایی و رعایت شریعت به هدف کسب نور است دارای اصالت هدایتگرانه می داند!

******************************************
1.روم/6-7
2.حدید/13

No comments:

Post a Comment