Saturday, February 2, 2013

سخنی با مدیران محترم سایت گناباد نور

دوستان عزیز ما در سایت «گناباد نور» به درج تیترهای جنجالی علاقه وافری دارند.این دوستان در پاسخ به مقاله : «اگر سواد کافی دارید به جای مناظره ابتدا نقد کنید» ، مطلبی با عنوان : «گناباد نور را قربانی نقشه ترور شخصیتی نکنید!!!» نگاشته اند و در آن علاوه بر ایراد تهمت خود بزرگ بینی و علاقه به کسب شهرت به اینجانب مطالبی نوشته اند که واقعا آدمی حیران می شود :
1.نوشته اند که آقای ناشر الاسلام گنابادی از حضرت آقای سلطانحسین تابنده ملقب به رضاعلیشاه درخواست مناظره کرده بوده است و ایشان پس از قبول ، خلف وعده کرده اند و برای مناظره حاضر نشده اند.سخنی بدون دلیل و مدرک قابل قبول و بدون ارایه شاهدانی که بتوانند بر این مطلب شهادت دهند.تنها شاهد این پذیرش و این خلف وعده خیالی ، خود نویسنده است!!!!خودتان قضاوت کنید!
2.بنده را برای کسب اطلاعات بیشتر در باره تصوف و نقدهای مربوط به آن به کتاب هایی مانند : «در خانقاه چه می گذرد؟» راهنمایی کرده اند!!!بنده به دوستان عزیزم توصیه می کنم که حتما این کتاب را بخوانند و آن را با اصول اخلاقی قرآن و اهل بیت(ع) و با حقایق موجود بسنجند تا به انصاف و اطلاعات نویسنده آن پی ببرند!
3.در نقد مقاله : «قطب مصداق اهل بیت در عصر خویش است» از اینجانب ، نوشته اند : «  در مورد مقاله "قطب مصداق اهل بیت در عصر خویش است" باید گفت، این مقاله با اثبات هایی شبیه به این که " پنجره باز است، باز هم پرنده است، پس پنجره پرنده است" نوشته شده است که در منطق، کاملادرست است اما در مصداق ومقدمه مشکل دارد و یک طرف قضیه لنگ می زند که جریان فلسفی مفصلی دارد.»البته این کلام برای فرار از نقد مستدل و منطقی بسیار کلام کوتاه و دلنشینی است اما وقتی بخواهند دست به کار نقد این مقاله شریف به صورت مستدل و منطقی و مستند به قرآن و روایات شوند آنگاه خود را کاملا خلع سلاح شده و ناتوان خواهند دید.آیا آخوندهایی که خود را در زمینه جلوگیری از انحرافات جامعه مسئول و صاحب نظر می دانند ، امکان دارد که در برابر انحراف بنده آن هم انحرافی که اینگونه سر و صدا به راه انداخته است سکوت پیشه کنند؟!!!
این سکوت دلیل رسایی دارد : سخن مقاله بسیار منطقی و محکم و مستند و مستدل و قرآنی و روایی و عقلی است و کسی را یارای نقد آن نیست مگر آنکه به هذل گویی بیفتد.محور اساسی و درونمایه اصلی مقاله یاد شده اینجانب این است : «اهل بیت اصطلاحی است که قرآن و حضرت محمد(ص) و آل او(ع) آن را بر پایه پیوندهای ایمانی استوار کرده اند ، نه پیوندهای خونی.پس انحصار اهل بیت در عددی خاص و در اهل بیت رسول(ع) مبنای قرآنی و روایی و عقلی ندارد.و این به معنای آن است که هر کس که در درجات ایمان بالا رود از اهل بیت خدا محسوب می شود و سرآمد این مومنان در هر عصری ، مصداق اهل بیت در آن عصر است.»اگر می توانید و سواد و مستندات کافی دارید به ردّ این اصل ثابت شده در مقاله بپردازید.شعار ندهید!
4.در پایان نوشتار این سایت محترم ، باز بر طبل مناظره کوبیده شده است و گفته اند که مناظره از نقد بالاتر است.دوستان عزیز! مناظره اصول و قواعد خاص خود را دارد.وقتی در این کشور همه وسایل ارتباط جمعی در دست عده ای خاص است که اتفاقا از مخالفان و معاندان با صوفیه هستند و هر روزه جایی را که متعلق به صوفیه است تخریب می کنند و صوفیان را زندانی و تبعید و تقتیل می کنند سخن از مناظره چیزی شبیه به طنز و فکاهی است.  

No comments:

Post a Comment