Sunday, October 27, 2013

مومن و شیعه مورد نظر علی(ع) ، صوفیه هستند



«یا سلمان و یا جندب!
لا یکمل المومن ایمانه حتّی یعرفنی بالنّورانیّة.
و اذا عرفنی بذلک ، فهو مومن ممتحن امتحن
الله قلبه للایمان ، و شرح صدره للاسلام ، و
صار عارفا بدینه مستبصرا.و من قصر عن ذلک
فهو شاکّ مرتاب.
یا سلمان و یا جندب!
انّ معرفتی بالنّورانیّة معرفة الله ، و معرفة الله
معرفتی ، و هو الدین الخالص!»(1)

«ای سلمان و ای جندب!(=ابوذر) ایمان مومن ،
کامل نمی شود مگر اینکه مرا به نورانیّت بشناسد.
هنگامی که مرا به نورانیّت شناخت ، پس او مومن
امتحان پس داده ای است که خداوند قلب او را
برای ایمان آزمایش کرده ، و سینه او را برای اسلام
گشاده است ، و او در این حال ، عارفی است که
به دین خدا بینا شده است.و هر کس که از دستیابی
به نورانیت کوتاهی بورزد ، شک کننده در تردید مانده
است.
ای سلمان و ای جندب!
شناخت نور من ، شناخت خدا است و شناخت خدا
شناخت من است.و این همان دین خالص است!»

در این روایت شریف و صحیح ، علی(ع) دین مورد نظر
خود را «دین نوری» معرفی می کند.یعنی دینی که
بر اساس روش آن بتوان به نورانیت قلبی دست یافت
و نور علی(ع) را که همان نور الهی و همان وجه الله
ذوالجلال و الاکرام است مشاهده کرد.علی(ع)
می فرماید که ایمان وقتی ایمان کامل و درستی است
که بر اساس کسب نورانیت به دست آید.به عبارت دیگر ،
بر اساس فرمایش علی(ع) خطاب به سلمان و ابوذر ،
مومن باید یک ولیّ نورانی و الهی داشته باشد تا تحت
ولایت نوری و الهی او تربیت شود و با عبور از حجاب های
ظلمانی وارد عالم نور شود که این عالم نور ، همان باطن
آن ولیّ الهی و از دیدی دیگر همان «الله نور السماوات
والارض» یعنی همان وجه الله است.با شهود این نور
است که مومن ، مومن می شود و از ایمان کاملی
بهره مند می شود و در آزمایش الهی سربلند و پیروز
بیرون می آید و یک مومن امتحان پس داده محسوب
می شود.
نکته ای که در این روایت شریف موجود است و نشان
می دهد که دین مورد نظر حضرت ، همین دین نوری صوفیه
است ، کلمه : «عارفا» است.عارف کسی است که عرفان
دارد و عرفان امری قلبی است نه عقلی و مغزی و از راه
عمل به شریعت به دست می آید و افاضه شدنی از ناحیه
ملکوت الهی است نه نتیجه تلاش های عقلانی یا اجتهادات
فقهی.عرفان ، عبارت از علم حضوری به تمامی جزییات
است در حالی که تلاش های عقل نظری در حوزه فلسفه
و فقه و تفسیر و ..... علم حصولی و مدرسه ای نسبت به
کلیات است.همین یک کلمه ؛ یعنی کلمه «عارفا» که نشان
می دهد مومن مورد نظر علی(ع) مومن اهل سلوک عملی
و عرفانی است نشان می دهد دین مورد علاقه علی(ع)
دین نوری صوفیه است.
و اما اشاره حضرت(ع) مبنی بر اینکه هر کس که در راه
رسیدن به این نورانیت ، کوتاهی کند و به عالم نور وارد نشود
«شاک مرتاب» یعنی «شک کننده و در تردید مانده» است
نشان می دهد که «دین صوری» و سنتی موجود در جامعه
که نهاد روحانیت آن را نمایندگی و سرپرستی می کند و
محور آن بر اساس اجتهادات عقلی و نظری و شخصی در
حوزه های فقه و فلسفه و روایات و تفسیر و تاریخ و ....
استوار است مورد نقد و رد حضرت می باشد و حضرت این
نوع از دینداری و دین ورزی را نمی پذیرد و متدینان به این
نوع از دینداری را به دلیل آنکه به نور و شهود بار نیافته اند
«شک کننده و در تردید مانده» معرفی می کند.
رووس فرمایشات حضرت را در این روایت شریف و عمیق
می توان در این بندها خلاصه کرد :
1.کسی مومن مورد نظر اهل بیت رسول(ع) محسوب
نمی شود مگر آنکه با عبور از حجاب های ظلمانی ، وارد
عالم نور شده باشد.
2.مومن مورد نظر ، کسی است که در محضر یک ولیّ
زنده الهی که صاحب مقام ولایت باشد و در جامعه حضور
فیزیکی داشته باشد و باطنش نورانی باشد در حال سلوک
به سوی عالم نور و سلوک به سوی ورود به باطن آن ولیّ
باشد.
3.نور این ولیّ الهی همان نور خدا است و این نشان می دهد
که ولیّ مورد نظر حضرت(ع) کسی است که به مقام «فناء
فی الله» رسیده باشد و از خویش حیثیت و شخصیتی نداشته
باشد.در غیر این صورت ، هر گز نور او همان نور خدا نخواهد
بود.و «فناء فی الله» از آموزه های الهی صوفیه است که
علما و فقها به شدت آن را رد می کنند و از این منظر نیز
می توان به میزان دوری آن ها از علی(ع) و خاندان اهل بیت
رسول(ع) پی برد.
4.مومن مورد نظر مومنی است که در کوره های مختلف
آزمایشات الهی مورد امتحان قرار گرفته و قبول شده است و
این نیز بر سلوک عملی مومن مورد نظر دلالت می کند که این
نیز فقط با آموزه های مکتب نورانی تصوف همخوانی دارد و با
دین صوری رایج در جامعه که با تحصیل در حوزه و کسب مقام
اجتهاد ، شخص مجتهد بدون پشت سر گذاشتن هیچگونه
ابتلا و امتحان الهی ، مومن و اسلام شناس محسوب و معرفی
می شود هیچگونه همخوانی و تناسبی ندارد.
5.«مستبصرا بدینه» نشان می دهد که مومن مورد نظر با ورود
به عالم نور و با باز شدن حواس و مشاعر باطنی و قلبی اش
صاحب بصیرت و بینایی می شودو بدون هیچگونه شکی به
تمام زوایای دین خود آگاه و بینا است.در حالی که رساله های
فقهی و عملی آقایان علما و فقها - که عالی ترین متدین در
سیستم دین صوری و سنتی به حساب می آیند - پر است
از احکام احتیاطی.و احتیاط نشانه شک و عدم یقین است.پس
این علما و فقها که متولیان و سرآمدان دین صوری و سنتی
محسوب می شوند «مستبصرا بدینه» نیستند و یکی از مهم ترین
معیارهای مومن وشیعه مورد نظر علی(ع) را ندارند.
6.حضرت(ع) فقط دو حالت را در دینداری متصور می دانند :
یکی سلوک عملی تحت ولایت یک ولیّ الهی و ورود به عالم
نور که با باز شدن مشاعر و حواس قلبی و باطنی شخص متدین
همراه است و حضرت اینان را صاحبان یقین و مومنان مورد نظر
خود می دانند.
دیگری تحصیل در حوزه های علمیه و کسب قوه اجتهاد عقلی و
نظری یا مقلد یکی از این آقایان شدن که توام با درماندگی در
حجاب های ظلمانی و عدم ورود به عالم نور و کور بودن و
بسته بودن مشاعر و حواس باطنی و قلبی است و محصول
آن طبق فرمایش حضرت(ع) اقامت دایمی در شک و تردید و دو دلی
و پرداختن به احکام احتیاطی است و حضرت اینان را از خود نمی داند.
7.دینداری نوری و ورود به عالم نور و شهود باطن ولیّ الهی که
شهود حضرت الله است ، همان «دین خالص» مطرح در قرآن و
دین مورد نظر علی(ع) است!

8.فعل «صار» در «صار عارفا» بر «شدن» دلالت می کند.یعنی بر
استحاله و دگرگونی ذاتی.مانند سگی که در نمک زار می افتد و به
نمک تبدیل می شود.«شدن» بر سلوک عملی و تبدیل شدن از چیزی
به چیز دیگر دلالت می کند.پس «صار عارفا» کسی را به ما معرفی
می کند که با سلوک عملی از عبودیت به ربوبیت ، و از بندگی به
خدایی و از صفات بشری به صفات الهی تغییر ماهیت می دهد.و این
با مطالعه و تحصیل و اجتهاد و تقلید فقهی به دست نمی آید.با سلوک
عملی تحت ولایت یک ولیّ الهی زنده و حاضر در جامعه به دست
می آید.عبارت : «امتحن الله قلبه للایمان» گویای حرکت قلبی است
نه حرکت عقلی و مغزی.و این مدعای ما را به اثبات می رساند!
با در نظر گرفتن این شرح کوتاه به سادگی می توان نتیجه گیری
کرد که روش دینی مورد نظر جضرت با آن مولفه هایی که در نظر
گرفته اند عبارت از روش مکتب شیرین و نورانی تصوف است
و در حقیقت ، حضرت مهر تاییدی بر اصول و آموزه های مکتب
تصوف زده اند.
یا علی!

**************************
1.با اختلاف اندک :بحارالانوار/ج 26/ص1 ،
مرآة الحقّ/حضرت آقای مجذوبعلیشاه همدانی/ص253

No comments:

Post a Comment