Friday, January 25, 2013

چنان پروانه بر گردت بگردم بس که نازی - غزلی تقدیم به حضرت آقای دکتر نور علی تابنده ؛ مجذوبعلیشاه

مرا هر لحظه در یادم تو خاطر می نوازی
چه مهمانی ، عجب مهمانی خوب و درازی
صلاح ملک خود را خسروان دانند ، آری
ازین رو می کنی بر ملک قلبم ترکتازی
مرا گاهی به خاطر ، غصّه خوار خویش خواهی
گهی با دلربایی خاطرم دلشاد سازی
اگر چه عشق تو قلب مرا مجروح کرده ست
چنان پروانه بر گردت بگردم بس که نازی
چو قایم باشک از حد بگذرد دیوانه گردم
دلا تا کی بگیری اینچنین من را به بازی
اگر از کوه هجران اینچنین بالا روم من
شوم آتشفشانی با چنان سوز و گدازی

علیرضا عرب
تقدیم به : حضرت آقای دکتر نور علی تابنده ؛ مجذوبعلیشاه - سلّمه الله

No comments:

Post a Comment