روز ، روشن از فروغ جان توست
ماه ، هر شب خیره در چشمان توست
ار شود تا عشق را ترسیم کرد
بی گمان چشمان نور افشان توست
من کویری خشک بودم ، سبزی ام
چشمه ای از معجز دستان توست
ابروانت چون کمان تیر عشق
قلب من مجروح از مژگان توست
زندگی ، هم معنی لبخند تو
مرگ من ، هم قصه پایان توست
آسمان عشق و امّید مرا
پر کن ای «مجذوب» چون شایان توست
علیرضا عرب
تقدیم به : حضرت آقای دکتر نور علی تابنده - مجذوبعلیشاه - سلّمه الله
ماه ، هر شب خیره در چشمان توست
ار شود تا عشق را ترسیم کرد
بی گمان چشمان نور افشان توست
من کویری خشک بودم ، سبزی ام
چشمه ای از معجز دستان توست
ابروانت چون کمان تیر عشق
قلب من مجروح از مژگان توست
زندگی ، هم معنی لبخند تو
مرگ من ، هم قصه پایان توست
آسمان عشق و امّید مرا
پر کن ای «مجذوب» چون شایان توست
علیرضا عرب
تقدیم به : حضرت آقای دکتر نور علی تابنده - مجذوبعلیشاه - سلّمه الله
No comments:
Post a Comment