معاون پژوهشی یک موسسۀ تحقیقاتی اسلامی در یک سخنرانی تحت
عنوان : «عرفان و فلسفۀ شیعی فقاهتی است» مطالبی را عنوان کرده است که از
خواندن آن از خنده روده بر شدم.واقعا اینان کیانند و این پست ها را چگونه
تصاحب می کنند؟
واقعا فلسفه و عرفان چه رابطه ای با فقه آن هم فقه سنتی می تواند داشته باشد؟به کجا می رویم؟چرا هر چیزی را به فقه و فقها ربط می دهیم؟چرا هر چیزی را در جایی که باید باشد نمی نشانیم؟
البته ظاهرا این آقا برای دلجویی از مخالفان حوزوی فلسفه و عرفان اقدام به ایراد این سخنان بی پایه و اساس کرده است.اما واقعا این کار غلطی است که برای دلجویی از عده ای به تحریف و قلب واقعیت ها بپردازیم.در هر حال ، فلسفه و عرفان هیچ ربطی به فقه ندارند و هر یک در حوزۀ مربوط به خود قابل بررسی هستند.اینکه یک فقیه راه خودش را پیدا کرده و وارد طریقت شده باشد به معنای این نیست که عرفان فقاهتی داشته باشیم.خدا عاقبت دانش و فرهنگ این مرز و بوم را به خیر بگرداند.
واقعا فلسفه و عرفان چه رابطه ای با فقه آن هم فقه سنتی می تواند داشته باشد؟به کجا می رویم؟چرا هر چیزی را به فقه و فقها ربط می دهیم؟چرا هر چیزی را در جایی که باید باشد نمی نشانیم؟
البته ظاهرا این آقا برای دلجویی از مخالفان حوزوی فلسفه و عرفان اقدام به ایراد این سخنان بی پایه و اساس کرده است.اما واقعا این کار غلطی است که برای دلجویی از عده ای به تحریف و قلب واقعیت ها بپردازیم.در هر حال ، فلسفه و عرفان هیچ ربطی به فقه ندارند و هر یک در حوزۀ مربوط به خود قابل بررسی هستند.اینکه یک فقیه راه خودش را پیدا کرده و وارد طریقت شده باشد به معنای این نیست که عرفان فقاهتی داشته باشیم.خدا عاقبت دانش و فرهنگ این مرز و بوم را به خیر بگرداند.
No comments:
Post a Comment