Saturday, July 20, 2013

عارف یا صوفی؟



یکی از شبهاتی که چندین دهه است
مخالفان مکتب تصوف به سختی ترویج
می کنند این است که عرفان چیزی جز
تصوف و عارف کسی جز صوفی است.
اینان به زعم خود ، تصوف و صوفی را
مخالف دین و شریعت و مطرود دین و
شریعت و عارف و عرفان را موافق دین
و شریعت و مورد تایید دین و شریعت
معرفی می کنند.پاسخ اینان را در کتاب :
«تصوف و عرفان از دیدگاه علمای متاخر
شیعه» داده ام و بطلان مزخرفاتشان را
ثابت کرده ام.در همین راستا یکی از
مدعیات اینان این است که علمای شیعه
که دستی در مسایل معنوی داشته اند
و به قول اینان ، عارف بوده اند در عصر
صفویه برای آنکه میان عرفان حقیقی و تصوف
که عرفان منحرف است تفاوتی قایل شوند
به جای کاربرد واژه «تصوف» و «صوفی» ،
واژه های «عارف» و «عرفان» را رایج کردند.
بنده در اینجا تنها به ارایه یک سند موثق که
بطلان این گفتار دروغین را آشکار می کند
بسنده می کنم.
ابن سینا در نمط نهم «اشارات» در بیان فرق
میان زاهد و عابد و عارف چنین نگاشته است :
«کسی که از سرمایه های دنیا و خوشی های
آن روی گرداند به عنوان زاهد شناخته می شود.
و آنکه بر انجام تکالیف الهی ؛ از قبیل روزه و نماز
پردازد عابد است.و آنکه باطن خود را به قصد تابش
پایدار انوار نور حق ، از توجه به غیر باز دارد به نام
عارف خوانده می شود.و گاهی بعضی از این
عناوین با بعضی دیگر ترکیب می پذیرد.»(1)
طبق بیان ابن سینا ، در دوره و عصری که او
می زیسته است ، یعنی چند قرن پیش از دوره
صفویه ، صوفیان به نام دیگری هم خوانده
می شده اند و آن نام عارف بوده است.پس
کاربرد نام و اصطلاح «عارف» ربطی به زمان
صفویه نداشته و به وسیله علمای خیالی شیعه
که ضد تصوف و صوفیه بوده اند نیز رایج و مصطلح
نشده است.بلکه مربوط به قرن ها پیش از دوره صفویه
بوده و به وسیله خود صوفیه رایج و مصطلح شده
است.به این وسیله یک بار دیگر نیز خط بطلانی
بر مزخرفاتی کشیده می شود که به وسیله عده ای
معلوم الحال بر ضد مکتب شیرین تصوف و بر ضد
صوفیه ترویج می شود.بنابراین همانطور که در کتاب
«تصوف و عرفان از دیدگاه علمای متاخر شیعه» ثابت
کرده ایم هیچ تفاوت و تضادی میان «عارف و صوفی»
و «عرفان و تصوف» موجود نمی باشد و هر دو بر یک
حقیقت دلالت می کنند.جز آنکه یکی بر جنبه های
ظاهری و اجتماعی و دیگری بر جنبه های باطنی و
معرفتی صوفیه دلالت می کند.

__________________________
1.عرفان نظری/دکتر سید یحیی یثربی/ص31

یکی از شبهاتی که چندین دهه است
مخالفان مکتب تصوف به سختی ترویج
می کنند این است که عرفان چیزی جز
تصوف و عارف کسی جز صوفی است.
اینان به زعم خود ، تصوف و صوفی را
مخالف دین و شریعت و مطرود دین و
شریعت و عارف و عرفان را موافق دین
و شریعت و مورد تایید دین و شریعت
معرفی می کنند.پاسخ اینان را در کتاب :
«تصوف و عرفان از دیدگاه علمای متاخر
شیعه» داده ام و بطلان مزخرفاتشان را
ثابت کرده ام.در همین راستا یکی از
مدعیات اینان این است که علمای شیعه
که دستی در مسایل معنوی داشته اند
و به قول اینان ، عارف بوده اند در عصر
صفویه برای آنکه میان عرفان حقیقی و تصوف
که عرفان منحرف است تفاوتی قایل شوند
به جای کاربرد واژه «تصوف» و «صوفی» ،
واژه های «عارف» و «عرفان» را رایج کردند.
بنده در اینجا تنها به ارایه یک سند موثق که
بطلان این گفتار دروغین را آشکار می کند
بسنده می کنم.
ابن سینا در نمط نهم «اشارات» در بیان فرق
میان زاهد و عابد و عارف چنین نگاشته است :
«کسی که از سرمایه های دنیا و خوشی های
آن روی گرداند به عنوان زاهد شناخته می شود.
و آنکه بر انجام تکالیف الهی ؛ از قبیل روزه و نماز
پردازد عابد است.و آنکه باطن خود را به قصد تابش
پایدار انوار نور حق ، از توجه به غیر باز دارد به نام
عارف خوانده می شود.و گاهی بعضی از این
عناوین با بعضی دیگر ترکیب می پذیرد.»(1)
طبق بیان ابن سینا ، در دوره و عصری که او
می زیسته است ، یعنی چند قرن پیش از دوره
صفویه ، صوفیان به نام دیگری هم خوانده
می شده اند و آن نام عارف بوده است.پس
کاربرد نام و اصطلاح «عارف» ربطی به زمان
صفویه نداشته و به وسیله علمای خیالی شیعه
که ضد تصوف و صوفیه بوده اند نیز رایج و مصطلح
نشده است.بلکه مربوط به قرن ها پیش از دوره صفویه
بوده و به وسیله خود صوفیه رایج و مصطلح شده
است.به این وسیله یک بار دیگر نیز خط بطلانی
بر مزخرفاتی کشیده می شود که به وسیله عده ای
معلوم الحال بر ضد مکتب شیرین تصوف و بر ضد
صوفیه ترویج می شود.بنابراین همانطور که در کتاب
«تصوف و عرفان از دیدگاه علمای متاخر شیعه» ثابت
کرده ایم هیچ تفاوت و تضادی میان «عارف و صوفی»
و «عرفان و تصوف» موجود نمی باشد و هر دو بر یک
حقیقت دلالت می کنند.جز آنکه یکی بر جنبه های
ظاهری و اجتماعی و دیگری بر جنبه های باطنی و
معرفتی صوفیه دلالت می کند.

__________________________
1.عرفان نظری/دکتر سید یحیی یثربی/ص31

No comments:

Post a Comment