Saturday, June 1, 2013

اگر در سلسله های بنی امیه و بنی عباس و ... فیلترینگ و سانسور وجود داشت چه می شد؟

به تازگی وبلاگ دیگری از بنده به نام : «تصوف و حوزه های علمیه» ابتدا فیلتر و سپس مسدود شد.این در حالی است که بنده در وبلاگ هایم فقط به مباحث کلامی و صوفیانه می پردازم و تمامی نظرات و نظریه هایم نیز بکر و نو و تقریبا بی سابقه یا کم سابقه هستند و بستر نوینی را برای گفتگوهای علمی می گشایند.هرگز اهل سیاست و سیاست بازی نبوده و نیستم.اما مطرح کردن مسایل صرفا علمی نیز باعث آزار انحصارگرایان می شود.لذا نمی دانم این چندمین وبلاگ بنده است که فیلتر و مسدود می شود.حساب آن ها از دستم به در آمده است.
راستی اگر خلفای ستمگر بنی امیه و بنی عباس و ... نیز چنین اعتقاد سفت و سختی به سانسور و فیلترینگ و انحصار طلبی داشتند و اینچنین با گسترش صلح جویانه علم و تفکر به مبارزه و مخاصمه می پرداختند آیا به واقع اینک هیچ متن علمی و فلسفی و کلامیی در میان مذاهب مختلف اسلام به ویژه مذهب تشیع باقی مانده بود؟آیا اینک از کلینی ها و مجلسی ها و ابن سیناها و ملاصدراها و ابن بابویه ها و ....... متنی و کتابی به دست ما رسیده بود؟
راستی اگر ورق برگردد و قدرت در دست دیگران افتد و آن ها نیز تصمیم به فیلتر و انسداد و سانسور مطالب مخالفان خود بگیرند  آیا کسانی که اینک در راس قدرت هستند و تصمیم به انصار همه مزایا برای خود و طیف وابسته به خود گرفته اند و بر آن پای می فشارند می توانند شرایط را تحمل کنند و هیچ راهی برای ابراز نظر نداشته باشند؟یا آواز وا اسلاماه و وا محمداه سر خواهند داد و اعتراض خواهند کرد؟
راستی مگر شرط مسلمانی این نیست که آنچه را برای خود نمی پسندیم بر دیگران نیز روا نداریم و نپسندیم؟پس چرا وقتی خود سانسور و فیلترو انسداد را نمی پسندیم آن را بر دیگران اعمال می کنیم؟
و سخن آخر اینکه فقط ابلهان می توانند چنین تصور کنند که با انصار و خشونت و انسداد و فیلتر می توان جلوی فکر کردن دیگران و نشر و انتشار آرا و نظرات و نظریه های آن ها را گرفت.پس بهتر است احمق و ابله نباشیم!
یا علی!

No comments:

Post a Comment