Thursday, November 29, 2012

تهمت و جوسازی به جای نقد علمی و منطقی مقاله : «قطب ، مصداق اهل بیت در عصر خویش است»

پس از انتشار مقاله : «قطب ، مصداق اهل بیت در عصر خویش است» انبوه سایت های وابسته به طیفی خاص که مخالف صوفیه و مکتب الهی و نورانی تصوف و به ویژه سلسله جلیله نعمت اللهی گنابادی هستند در حرکتی هماهنگ به جای آنکه به نقد منطقی و مستدل و مستند این مقاله و این نظریّه بپردازند فقط به حملاتی کورکورانه و بدون منطق و توام با برچسب زدن و انگ زدن و فحاشی بسنده کردند.در حمله نامه ای که اینان تهیه کرده اند واژه ها و عباراتی مانند : «تفسیر به رأی» ، «بدعت» ، «دراویش بدعتگزار» و .... بارها به چشم می خورد.نکته ای که در این حمله نامه به چشم می خورد این است که نویسنده یا نویسندگان آن سواد دستوری کافی نیز نداشته اند و جملات آن ها حاوی غلط های فراوانی است.مرز میان نقل قول ها و اصل مقاله آن ها نیز مشخص نیست.
این حمله نامه و چیزهایی از این دست که این روزها به وفور بر روی اینترنت می بینیم به روشنی ، فقر فرهنگی و فقر معرفتی و علمی مخالفان و دشمنان صوفیه را در مواجهه و برخورد با مکتب الهی و نورانی و محمدی و علوی تصوف نشان می دهد.به لطف الهی هیچیک از مدعیان مخالفت با تصوف جرأت ورود به حوزه نقد مقاله فوق را نداشته اند و نخواهند داشت.زیرا این مقاله از آنچنان منطق و قوتی برخوردار است که بهترین برخورد با آن تسلیم است که مخالفان و دشمنان صوفیه و مکتب الهی و نورانی تصوف نیز همین راه را پسندیده و در پیش گرفته اند.دیگر دوره فریب مردم با چند روایت جعلی گذشته است.گرچه در برابر آن روایت ها ، روایت های زیادی هم در تایید صوفیه و تصوف از اهل بیت رسولخدا(ع) به دست ما رسیده است.دیگر آن دوره ای که صرفا با نقل چند روایت بخواهند با صوفیه برخورد کنند سپری شده است.اینک سربازان قرآن و مکتب اهل بیت محمدی(ع) و پیروان واقعی آنان با چنان منطق قوی ای پا به میدان نهاده اند که خانه عنکبوتی مخالفان و دشمنان صوفیه و تصوف را ویران کرده اند.
اینک نزدیک پنج سال است که مقاله توهین آمیز آقای عبدالحسین خسروپناه را که در آن مثلا به نقد!!! صوفیه و معتقدات سلسله نعمت اللهی گنابادی پرداخته بود به صورت مستدل و مستند و با عنوان : «امام خمینی و تصوف» نقد کرده ام اما وی هرگز توان آن را در خود ندید که پاسخ این نقد را بدهد.نزدیک چند ماه است که پاسخ مصاحبه آقای عبدالرحیم بیرانوند علیه صوفیه و به ویژه سلسله جلیله نعمت اللهی گنابادی را نیز داده ام و وی نیز جسارت آن را نداشته است که پاسخ نقد اینجانب را بدهد.مطمئن باشید که اینان هرگز نخواهند توانست پاسخ این نقدها یا این مقالات را بدهند.
تازه این در حالی است که آن ها از همه گونه امکانات دولتی و غیره بهره مند هستند و ما تنها می توانیم صدای خود را از راه اینترنت فیلتر شده به گوش مردم و دوستداران مکتب تصوف برسانیم.
نکته ای که لازم می بینم به آن اشاره کنم این است که مگر مرور سایت های مانند سایت عزیز «مجذوبان نور» جرم و گناه نیست؟مگر آن را فیلتر نمی کنند که کسی نبیند؟پس از کجا می فهمند که چه مقالاتی در آن منتشر می شود؟چرا خودشان به این سایت و سایت های مشابه سر می زنند و از مطالبش استفاده می کنند اما آن را برای دیگران ممنوع می دانند و به فیلتر آن می پردازند؟
لطفا کمی در این زمینه نیز تامل کنید.
یا علی!  

No comments:

Post a Comment