Thursday, September 20, 2012

قطب ، نایب خدا بر روی زمین و خلیفه الهی است


مولوی قطب را نایب خداوند بر روی زمین و دست او را دست خدا می داند.او توصیه می کند که باید در پیش پای قطب بمیرید.مردن در اینجا به معنی بی اراده بودن است.یعنی مرید باید اراده خود را در پای اراده مراد خود قربانی کند و به اطاعت محض از او بپردازد.اگر او بتواند اسماعیل وار خود را به دست ابراهیم زمان بسپرد جانی دیگر و حیاتی دیگر خواهد یافت.مولانا می فرماید اگر چنین کند قطب او را خواهد کشت.مراد از کش
تن این است که قطب به نیرویی که خدای تعالی به او بخشیده است مرید را از راه های غیبی فناء بالا خواهد برد تا مرید به مرگ اختیاری و پیش از مرگ طبیعی رخت از این عالم بر کشد و در صفات و اسماء و ذات الهی فانی شود.این فناء ، اگر چه به ظاهر مرگ می نماید اما حیات اندر حیات است.مولانا خضر(ع) را نماد قطبیّت می داند و مقام وی را از موسی(ع) با آنکه پیامبر اولوالعزم بوده است بالاتر می داند و بدینسان مقام اقطاب را از پیامبران - مگر پیامبرانی که خود قطب وقت بوده اند - بالاتر می داند.همانطور که رسولخدا(ص) نیز فرمودند : «علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسراییل» ، «عالمان امت من از پیامبران بنی اسراییل با ارزشتر هستند.» که منظور از این عالمان ، عالمان حوزه و دانشگاه نیستند.زیرا علم اینان تحصیلی و اکتسابی است در حالی که علم مورد نظر قرآن و اهل بیت(ع) علم شهودی و الهامی و ربّانی و خدادادی است که محصول تصفیه دل به یاد و ذکر الهی است. :




آنکه از حق یابد او وحی و جواب


هر چه فرماید بود عین صواب


آنکه جان بخشد اگر بکشد رواست


نایب است و دست او دست خدا است


همچو اسماعیل پیشش سر بنه!


شاد و خندان پیش تیغش جان بده!


تا بماند جانت خندان تا ابد


همچو جان پاک احمد با احد


عاشقان آنگه شراب جان کشند


که به دست خویش خوبانشان کشند


گر خَضِر در بحر کشتی را شکست


صد درستی در شکست خضر هست


وهم موسی با همه نور و هنر


شد از آن محجوب ، تو بی پَر مَپَر


شاه بود و شاهِ بس آگاه بود


خاص بود و خاصه الله بود


آن کسی را کِش چنین شاهی کٌشد


سوی بخت و بهترین جاهی کشد


نیم جان بستاند و صد جان دهد


آنچه در وهمت نیاید آن دهد



************************** **


(مثنوی معنوی/دفتر اول/بیان آنکه کشتن و زهر دادن ....../با حذف ابیاتی)

No comments:

Post a Comment